علی علی ، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

علی کوچولوی مامان و بابا

عید نوروز با علی کوچولو و اولین مسافرتش

عیدت مبارک عشق مامان عید  امسال برای من و بابایی یه جور دیگه بود ,امسال ,اولین سالی بود که ما کنار سفره هفت سینمون یه گل پسر کوچولو داشتیم ,هر چقدر خدا رو به خاطر داشتنت شکر کنیم کمه ,خیلی دوست داریم عزیز دلم,انشالله که بهارای زندگیت همیشه پر از خوشی و سلامتی باشه   و حالا عکسای گل پسری در سال جدید امسال به خاطر شیطنتای تو نتونستم هفت سین و روی میز بچینم ,منم به یه هفت سین مختصر اکتفا کردم,علی فسقلی دیگه   روز اول عید (آماده برای عیدی رفتن )                 اینجاام خونه خاله بابایی و تو مشغول شیطونی ,انسی جونم که حس...
16 فروردين 1394

سال نو مبارک

  سال گذشته برای من با علی ,همش خاطره بود ,یادم نمیره که پارسال چقد توی این لحظات نگران بودم که صحیح و سلامت باشه و حالا توی بغلمه ,میتونم بگم هیچ چیزی شیرین تر از لحظه ای نیست که میوه دلت مامان صدات کنه انشالله که هر کی دوست داره مادر بشه توی همین سال جدید به آرزوش برسه سال جدیدم به همسر عزیزم, علی جونیم,خانوادم و همه دوستای وبلاگیم تبریک میگم ,انشالله که سال خوبی در پیش داشته باشید ...
1 فروردين 1394

کوتاه کردن مو برای اولین بار

*فک کن نزدیک عید باشه ,بخوای خونه تکونی کنی,بعد یه گل پسر شیطونم داشته باشی که هرجا رو تمیز میکنی پشت سرت بیاد و جای انگشت مبارکش همه جا باشه ,دیگه من چیزی نگم بهتره مامان ,بیچاره مامان   اینم از هنرای جدید علی آقا ,من جمع میکنم تو میریزی بیرون کشوهای کمد خودتم دست کمی ازمال آشپزخونه نداره ,منم از بس لباساتو جمع کردم ,مجبور شدم همه رو چسب بزنم ,چند روزه میری سراغشون و نمیتونی بازشون کنی ,حالا نوبت من که بخندم   **از دست تو , آخه فسقلی تو اون پشت چی کار میکنی ,من نمیدونم اون ظرف رو تو پشت مبل چه جوری دیدی ,با مزه است که گیر کرده بودیو , غرم میزدی   ***هشتم اسفند برای اولین بار ...
25 اسفند 1393

عکسای ده ماهگی

خدایی عکس گرفتن ازت خیلی سخت شده ,خب مامان یکم همکاری کن دیگه هر چیز گردی که توپ نیس عزیز دلم چشمم روشن ,الان داری با کی تلفنی حرف میزنی الهی من قربون اون خندت بشم اون جوری که نگام میکنی میخوام بخورمت ...
16 اسفند 1393
1