جشن تولد یک سالگی
بالاخره تولدت با یه هفته تاخیر برگذار شد
اینم از عکسای تولد زنبوری گل پسر مون
یکسال پیش ,روز سه شنبه ساعت 4.45 دقیقه صبح به دنیا اومدی
اینم از گیفتای مهمونی
برگه یادگاری که همه مهمونا زحمت کشیدن و برات توش یادگاری نوشتن
و این هم از زنبور کوچولوی ما
کیک زنبوریت که ااای بدک نشده بود,زنبوره بالاشو بسته بود فک کنم خسته بود
به خاطر اینکه گرمت شدبود لباستو عوض کردم
تو شاهزاده کوچولوی مایی ,من قربون خودتو اون تاجت برم زندگیم
اینجاام تشخیص دادی که کفشتو دربیاری برای همین دست به کار شدی و درش آوردی البته به سختی
تعارفم میکنه
این عکست خیلی با مزه شده ,قیافشو ببین آخه
بده عینکتو بزنم ,میخوام عکس بندازم
اینم از تنها کادو مهمونی که نسرین جون زحمت کشیده بود ,بقیه مهمونا لطف کردنو پول هدیه دادن بهت
منو باباییم که یه ربع سکه برات گرفتیم ,البته من میخواستم برات دستبند بگیرم ولی آماده نشد متاسفانه
دست همشون درد نکنه
برای شام رفتیم یه رستورا ن سنتی ,جای قشنگی بود
اینجاام که دیگه مهمونی تموم شده و شما لباس راحت پوشیدی و داری با ماهان و فرحان بازی میکنی
انشالله جشن تولد صد و بیست سالگی (البته من اون موقع نیستم ,با خانم بچه ها جشن بگیر )
نسرین جون برای این مهمونی خیلی زحمت کشید ,دستت درد نکنه خاله جون ایشالله جبران کنیم
از طرف من و علی و بابایی