دلم خیلی گرفته
سلام جیگر مامان
راستش میخوام یه اعترافی کنم ,هرچی زمان رفتن مامان جون اینا به مکه نزدیک تر میشه ,بیشتر دلم
میگیره ,آخه قرار بود منم باهاشون برم ,هشت سال برای این سفر صبر کردم ,ولی اینقد طول کشید
,که دیگه تصمیم گرفتیم نی نی دار بشیم ,نکه الان ناراحت باشم ,ولی خیلی بهشون غبطه میخورم ,راستش یه کوچولوم گریم میگیره,ولی به قول ندا جون که میگفت تو میخواستی نینیتو نبری سفر حج ,
امااون نذاشت تنهایی بری ,نمی دونم شایدم درست میگه شیطون مامان ,میدونی ,بیشتر وقتی بهم
میگن که تو اینهمه صبر کردی ,این یه مدتم صبر میکردی و بچه دار نمیشدی ,بیشتر غصم میگیره ,حالا من
اینا رو گفتم تو غصه نخوریا ,من به خاطر داشتن تو اینقد خوشحالم که اگه زمان به عقبم بر میگشت من
دوباره برای بارداری اقدام میکردم ,آخه مامانی عاشق این گل پسرشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی