مامان حالش خوب نیس
سلام جیجر مامان
چند روز روزه گرفتم ولی چون شیرم کم شد ,سه روزه که دیگه نمیگیرم ,آخه دلم نمیخواد تو اذیت بشی ,حالا اگه
بتونم فردا رو روزه میگیرم ,فک کنم باید یه روز در میون بگیرم که توام اذیت نشی,ازیه طرفم سرمام خوردم ,دیگه
عطسه و ابریزش بینی دیونم کرده ,امروز بدن دردم گرفتم ,نمیخواستم دکتر برم ولی به خاطر توام که شده باید
برم ,میترسم توام مریض بشی
دو سه روزه که میذارمت روی تشک بازی ,تا اگه خدا قسمت کنه یکم به کارام برسم ,فعلا که بیشتر از نیم ساعت
طاقت نمیاریو گریت میگیره,اما از هیچی بهتره ,قربون اون خندهات برم ,موقع هایی که توی یه اتاق دیگه میرم
برمیگردم و میام بالای سرت نیشت تا بنگوش باز میشه ,البته این مال موقع هایی که سرحالی,(مثه وقتایی که جاتو
باز کردم)وای به موقعی که اعصاب نداری ,گریه میکنیا(بیشتر وقتایی که گرسنته از اون گریه های تاریخی
میکنی)
چند شب پیش با یه صدایی از خواب بیدار شدمو دیدم بعله علی اقا دستاشو داره میخوره ,اونم از نوع صدا دار ,ملچ
مولچ,جالبه که چشماتم باز نبود ,اینم شده عادت جدید علی جون ,موقع هاییم که شیر میخوری اینقد قشنگ
بهم نیگا میکنی که میخوام بخورمت,مخصوصا وقتایی که یه نیشخندم میزنی
عشق مامانی دیگه