* بالاخره چند قدم برداشتی ,17 خرداد خونه مامان جون بودیم و داشتی با نسرین جون بازی میکردی که اون اتفاق تاریخی افتاد ,یکی دو قدم برداشتی و بعد افتادی ,کلی ذوقتو کردیم ,از اون روز تعداد قدمات بیشتر شده ولی بازم چار دستو پا میری ,یعنی چند قدم برمیداری و بعدش میشینی و چار دستو پا ادامه میدی ,حالا ببینیم کی افتخار میدی کامل راه بری (31 خردادم تونستی بدون اینکه کسی کمکت کنه و دستتو به جایی بگیری بلند شی ,کلیم با خودت حال کردی ) این عکساام مال پنج شنبه است که رفته بودیمو ویلای مامان جون اینا وتوام با ذوق تاتی میکردی **عضو جدید خانواده ام متولد شد ,پسر دایی گلت آقا پویان ,انشال...