بالاخره حمومت کردم
سلام علی کوچولوی مامان
فدای اون خنده هات بشم ,دو سه روزه که خنده هات صدا دار شده و وقتی اونجوری میخندی دلم ضعف میکنه ,این
پسلیه شیطون ما ,با باباش خیلی رفیق شده ,وقتی بابایی باهات حرف میزنه خیلی خوب گوش میدیو حسابی
براش میخندی , البته اگه منم برای یه نفر اینقد اواز بخونم و قربون صدقه برم اینجوری هوادارم میشه دیگه (بین
خودمون بمونه بعضی وقتا حسودیم میشه, نکه برای من نخندی اما شیطون برای بابایی یه جوره دیگه میخندی )
راستی بالاخره خودم بردمت حموم البته با بابایی ,خیلی خوب بود ,بابایی تو رو گرفت و منم شستمت ,اینقد که اب
و دوست داری ,اصلا صدات در نمیاد و همچین چشماتو خمار میکنی که ادم خندش میگیره
بعضی وقتا یه ژستایی میگیری که خیلی با مزه است مثل این یکی
الهی مامان فدات شه ,نمی دونم چرا چند روزه سرفه میکنی ,وقتیم بردمت دکتر گفت چیزی نیست ولی نمی
دونم چرا باز نگرانم ,آخه یه کمم سینت خس خس میکنه ,خدا کنه که واقعا چیزی نباشه